همیشه یه خاطراتی هست که وقتی بهشون فکر میکنی باصدای بلند میگی: وای من چقدر خر بودم!
به سلامتی دختری ک وقتی ماشینش تصادف کرده بود داشت اتیش می گرفت،
پسری اومد و گفت:دستتو بده نجاتت بدم،گفت:عشقم گفته
دست به نا محرم بزنی قیدمنو زدی،میسوزم ولی قیدشو نمی زنم...
نظرات شما عزیزان:
یک شنبه 7 / 6 / 1398برچسب:,
5:33 PM Ɗσηуα| comment |