همیشه یه خاطراتی هست که وقتی بهشون فکر میکنی باصدای بلند میگی: وای من چقدر خر بودم!
دختر و پیرمرد
فاصله دختر تا پیر مرد یک نفر بود ؛ روی نیمکتی چوبی ؛ روبه روی یک آب نمای سنگی .پیرمرد از دختر پرسید :
- غمگینی؟
- نه .
- مطمئنی ؟
- نه .
- چرا گریه می کنی ؟
- دوستام منو دوست ندارن .
- چرا ؟
- جون قشنگ نیستم .
- قبلا اینو به تو گفتن ؟
- نه .
- ولی تو قشنگ ترین دختری هستی که من تا حالا دیدم .
- راست می گی ؟
- از ته قلبم آره
دخترک بلند شد پیرمرد را بوسید و به طرف دوستاش دوید ؛ شاد شاد.چند دقیقه بعد پیر مرد اشک هاش را پاک کرد ؛ کیفش را باز کرد ؛ عصای سفیدش را بیرون آورد و رفت !!!
نظرات شما عزیزان:
مهرداد 

ساعت22:47---25 مهر 1393
راسی یادم رف بگم به وبلاگم سر بزن هر روز کامنتای جدید میزارم توهم مث فاطمه نامرد نباش کامنتای که میزارمو تایید کن خخخخ
مهرداد 

ساعت22:45---25 مهر 1393
سلام ابجی خوبی خوشی سلامتی دماغت چاقه کیفت کوکه خخخخ به من چه
دلم برات میتنگه دوستای خوبی برام بودین از بچه ها دیشب خدافظی کردم تو نیومدی خوبی که نداشتم بدیامو ببخش روزای خوبی داشتیم خخخ
الان تو دلت میگی اخیش شرش کم شد راحت شدیم خخخخ.gif)
حلالم کن دیگه نمیام دیگه در امنیت کامل به سر میبرین به خدا من خ شمارو هیچ وقت نمیخوندم فقط خصوصی فاطمه رو میخوندم اونم چون دوسش دارم همین خودتون پنل داشتین دیدید ادم نمیتونه جلو خودشو بگیره خخخ امروز خیلی سخت بود هرکاری کردم بهتون فک نکنم نمیشد کم کم عادت میکنم میرم که همتون راحت باشین شبت شیک ابجی به امید روزای خوب به یاد هم بای
یه دست به افتخارم.gif)
دلم برات میتنگه دوستای خوبی برام بودین از بچه ها دیشب خدافظی کردم تو نیومدی خوبی که نداشتم بدیامو ببخش روزای خوبی داشتیم خخخ
الان تو دلت میگی اخیش شرش کم شد راحت شدیم خخخخ
.gif)
حلالم کن دیگه نمیام دیگه در امنیت کامل به سر میبرین به خدا من خ شمارو هیچ وقت نمیخوندم فقط خصوصی فاطمه رو میخوندم اونم چون دوسش دارم همین خودتون پنل داشتین دیدید ادم نمیتونه جلو خودشو بگیره خخخ امروز خیلی سخت بود هرکاری کردم بهتون فک نکنم نمیشد کم کم عادت میکنم میرم که همتون راحت باشین شبت شیک ابجی به امید روزای خوب به یاد هم بای
یه دست به افتخارم
.gif)
جمعه 23 / 7 / 1398برچسب:,
11:38 PM Ɗσηуα| 3comment |